-
احترام به حقوق بانوان
پنجشنبه 5 خرداد 1390 11:01
-
ترکیب جدید تیم بارسلونا
پنجشنبه 5 خرداد 1390 10:56
-
پارتی به سبک قدیم
پنجشنبه 5 خرداد 1390 10:53
-
بالاخره مصونیت یا محدودیت؟
پنجشنبه 5 خرداد 1390 10:51
شما یه آجرُ وردار بپیچ تو کیسه نایلون سیاه، بذار بالای یخچال، به بقیه هم بگو بش دست نزنن و سراغش نرن. تا خود صبح همه انگولکش میکنن ببینن توش چیه" [رانندهی تاکسی در تبیین حجاب - امروز - واقعی]
-
خودرو زندگی
سهشنبه 9 فروردین 1390 02:00
منم نشسته در خودرویی که با سرعتی گاه آرام و گاه تند و گاه ایستاده در جاده ای یکطرفه تا بینهایت ظرف عسلی در دستم که می خورم که گاه از شیرینی به تلخی می گراید مناظر سمت راست جاده قشنگ و زیبا مناظر سمت چپ جاده بایر و زشت و پر از آشغال سی دی های آهنگ ماشین آهنگ های جالبی دارن یکی قشنگ یکی زشت یکی پر تحرک یکی ملایم یکی...
-
آخرین باری که...
جمعه 22 بهمن 1389 15:39
گفت از آخرین باری که..... منم گفتم: آخرین باری که حس کردم دارم خوشبخت میشم فهمیدم بدبخت ترین آدم روی زمینم آخرین باری که از خدا یادم رفت فهمیدم چقدر خدا با منه آخرین باری که گریه کردم فهمیدم برای مرد مشکلات بزرگتری هم وجود داره آخرین باری که مزه عشق رو چشیدم فهمیدم چیز بی خودیه آخرین باری که آهنگ غمگین گوش دادم...
-
اشک
دوشنبه 15 آذر 1389 00:10
تمام سینه در تلاطم سرازیر شدن یک قطره اشک آرام و بی صداتر از همیشه اما به ظاهر آرام تر از مردن پر هیاهوتر از متولد شدن اشکی که روز را به انتظار شب می نشیند تا گونه ای خیس کند بالشی تر کند آرام بگیرد تا کسی نبیند گونه خیس مرد همراه شب متن از خودم
-
دل من
شنبه 13 آذر 1389 11:35
تنهایم و در این تنهایی به کنجی می روم و در این کنج تصویر دلی می کشم از وسط دو نیم شده دلی پر درد پر ز هیاهوی که به یاد آوری درد بزرگی دیگر به سکوت تبدیل می شود خاموش می شود بیحس می شود سرد و بیروح می شود دلی که از قرمزی به سپیدی رنگ می بازد دگر غوغایی نیست دردی نیست گریه ای نیست حسی نیست چون که دگر دلی نیست همرنگ گچ...
-
Allahim neydi gunahim
جمعه 12 آذر 1389 23:51
Allahim neydi gunahim = My God! What was my sin? Gunahim neydi Allahim = What was my sin, my God? Dualarimda yalvarmishtim = I had begged in my prayers Onla olmakti isyanim = My revolt was to live with her(him)* Can yoldashim arkadashim = My soul mate, my friend Kaderimdi, sen yazmishtin = She(he) was my destiny, you...
-
داستان کوتاه
جمعه 23 مهر 1389 12:23
روزی روبرت دوونسنزو گلف باز بزرگ آرژانتینی، پس از بردن مسابقه و دریافت چک قهرمانی لبخند بر لب مقابل دوربین خبرنگاران وارد رختکن می شود تا آماده رفتن شود. پس از ساعتی، او داخل پارکینگ تک و تنها به طرف ماشینش می رفت که زنی به وی نزدیک می شود. زن پیروزیش را تبریک می گوید و سپس عاجزانه می افزاید که پسرش به خاطر ابتلا به...
-
کمتر بیشتر
جمعه 23 مهر 1389 12:18
کمتر بترس، بیشتر امیدوار باش کمتر ناله کن، بیشتر نفس بکش کمتر حرف بزن، بیشتر بشنو کمتر متنفر باش، بیشتر عشق بورز و در این صورت است که تمامی چیزهای خوب جهان از آن تو خواهد بود
-
Sting - Desert Rose
جمعه 16 مهر 1389 20:30
آهنگ زیبای Desert Rose از Sting دانلود آهنگ [Cheb Mami Introduction (Algerian Arabic):] Hadaee mada tawila Wa ana nahos ana wahala ghzalti Wa ana nahos ana wahala ghzalti Wa ana nahos ana wahala ghzalti [English:] Oh night oh night It has been a long time And I am looking for myself and my loved one And I am looking...
-
زندگی شما میتواند به زیبایی رویاهایتان باشد
چهارشنبه 14 مهر 1389 13:01
با رعایت موارد زیر: سلامتی: 1- آب فراوان بنوشید. 2- مثل یک پادشاه صبحانه بخورید، مثل یک شاهزاده ناهار و مثل یک گدا شام بخورید. 3- از سبزیجات بیشتر استفاده کنید تا غذاهای فراوری شده. 4- بااین 3 تا E زندگی کنید: Energy(انرژی)، Enthusiasm (شور و اشتیاق)، Empathy (دلسوزی و همدلی). 5- از مدیتیشن، یوگا، نماز و دعا کمک...
-
خدا دوستم داره
دوشنبه 22 شهریور 1389 09:52
خدا خدا خدا ازت ممنونم شکر نعمتت رو شکر رحمتت رو شکر 1000 تا صلوات نذر کردمم واسه 10 شب پول که دادم یه پروژه واسه بیماران MS که مجانی انجام میدم بازم اگه کار خیری باشه انجام میدم فقط میگم خدا دوستت دارم خیلی زیاد خیلی زیاد اشکهای من واسه تو میاد پایین تویی که معنی عشق رو به من یاد دادی تویی که به من فهموندی که میشه...
-
غم با من زاده شده منو رها نمی کنه
یکشنبه 21 شهریور 1389 12:20
در خواب ناز بودم شبی دیدم کسی در میزند در را گشودم روی او دیدم غم است در میزند ای دوستان بی وفا از غم بیاموزید وفا..... غم با همه بیگانگی هر شب به من سر میزند
-
چه رنجی می کشم
یکشنبه 21 شهریور 1389 12:18
. . . . . . . . چه رنجی می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است. «دکتر علی شریعتی »
-
طاقت ندارم
یکشنبه 21 شهریور 1389 12:14
باید بنویسم طاقت ندارم یعنی چطور میشه؟ من یه غلطی کردم خودت ببخش منو به چی قسم بدم دیگه از این غلطا نمی کنم خدایا خدایا خدایا فقط یه حرکت کافیه این اتفاق نیفته فقط یه حرکت یا خدا یا خدا یا خدا . . . . . . .
-
خدایا
یکشنبه 21 شهریور 1389 10:32
توی شرکت نشستم. گهگاهی کار می کنم. از یه طرف گندی که زدم داره دیوونم می کنه. همش در حال خدا خدا کردنم که این اتفاق نیفته. اگه این اتفاق بیفته همه چی به هم میریزه. آخه اون اصلا قدرت رویایی با مشکل رو نداره. مشکلی که هر دو مون بوجود آوردیم. خیلی زود کم میاره. من باید جور اون رو هم بکشم. خدایا من مستحق هر چی بگی هستم....
-
آنلاین گوش کنید
سهشنبه 9 شهریور 1389 00:41
Katy Perry California Gurls
-
صد بار گفتم همچی مکو
یکشنبه 7 شهریور 1389 10:40
کلیدررمانی است که توسط محمود دولت آبادی به نگارش در آمده است. داستان در مورد زندگی و سرگذشت خانواده ای از عشایر کرد خراسان(کرمانج) است به نام خانوار کلمیشی که از کردهای تیره میشکالی هستند.قهرمان داستان جوانمردی است به نام گل محمد که فرزند دوم خانوار و دارای شخصیتی بلند پرواز و جسور. داستان چنین پیش می رود که او و...
-
طلب عشق زهر بی سر و پایی نکنیم…
جمعه 29 مرداد 1389 15:18
یادمان باشد از امروز جفایی نکنیم گر که در خویش شکستیم صدایی نکنیم خود بتازیم به هر درد که از دوست رسد بهر بهبود ولی فکر دوایی نکنیم جای پرداخت به خود بر دگران اندیشیم شکوه از غیر خطا هست خطایی نکنیم یاور خویش بدانیم خدا یاران را جز به یاران خدا دوست وفایی نکنیم یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق ز هر بی سر و...
-
مرد راهش باش تا شاهت کنم…
جمعه 29 مرداد 1389 15:17
یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه ی لیلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود سجده ای زد بر لب درگاه او پر ز لیلا شد دل پر آه او گفت یا رب از چه خوارم کرده ای؟ بر صلیب عشق دارم کرده ای جام لیلا را به دستم داده ای وندر این بازی شکستم داده ای نشتر عشقش به جانم میزنی دردم از لیلاست آنم...
-
تنها
چهارشنبه 27 مرداد 1389 00:23
گفت اذیتم نمی کنه. هر وقت بگم از زندگیم میره بیرون. ولی دروغ بود. الکی بود. اذیتم کرد. تا تونست. خوابمو پریشون کرد. اعصابمو به هم ریخت. داغونم کرد. ولی با این وجود خدا رو شکر می کنم. هزاران هزار بار. خدایا ازت ممنونم. چون نگذاشتی با این افریطه ازدواج کنم. منی که رویاهایی باهاش ساخته بودم. با زندگی باهاش. با ازدواج...
-
جدایی جدا از اون همه خوبی
یکشنبه 23 خرداد 1389 09:41
فقط برای ازدواج منو می خواست. یه ذره هم منو واسه خودم نمی خواست. حاضر بود اعصابمو به خاطر ازدواج به هم بریزه. ازدواج... ازدواج... کلمه مزخرف دوره ما رابطه بدون ازدواج بی معناست. خداییش راستم میگه. آخه شیفته رقص من یا خوشگلی من شده که با من تا آخر بمونه؟ مگه دیوونست که برای یه عمر با من باشه ولی ازدواج به کلش نزنه؟...
-
اموخته ام که ...
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 01:40
اموخته ام که با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ، می توان قلب خرید، ولی عشق را نه. آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است...
-
احساسمو کشتم
دوشنبه 9 فروردین 1389 00:02
اون کسی که من باهاش آشنا بودم مرده یا شایدم رفته باشه آمریکا. خیلی مهربون بود. هیچی واسم کم نذاشت. عالی بود عالی عالی.... این طوری که حرف می زد خیلی به اونی که قبلاً باهاش دوست بوده حسودیم شد. خود من بودم ولی اون می گفت عوض شدم. راستم می گه. سعیی نکردم که یه کم روم بهش خوش باشه. مسائلی که پیش اومد باعث شد اینطور باشم....
-
نوع جدید چت در یاهو مسنجر
سهشنبه 25 اسفند 1388 17:38
یک چیزی که توی روم های یاهو مسنجر متوجه شدم و هنوز بهش شک دارم اینه که بعضی با عنوان دختر وارد روم ها می شن و از پسرها عکس و مدرک جمع می کنن و وقتی کارشون تموم شد می گن بای. خیلی برای خود من عجیب بود. فکر می کنم کار اطلاعاتی باشه. آخه خیلی عجیبه. دخترها با عکسهای خیلی خوشگل که همه شون عکس دومی ندارن. تل هم نمی دن و...
-
غوغای سکوت
یکشنبه 16 اسفند 1388 05:12
غوغای صدا دلگیرم از یاد گذشته ها از هم جدا شدیم ولی سخته بی تو به تو فکر کردن تو رو نداشته باشمو با یاد گذشته گاهی لبخند تلخی بزنم حالا که همه چی تموم شده میرم تنهایی جزئی از وجودمه خدا منو ببخشه اگه لحظه ای از یادش غافل شدم. آهنگ بدون کلام - عشق مخفی (سکرت لاو - Secret Love) از Nicos حجم 3.4 مگابایت
-
رمز آرامش در 60 گام
جمعه 14 اسفند 1388 13:48
گام1: فهرستی از موفقیت هایی را که تا کنون نصیبتان شده را تهیه کنید. گام2: هر چند وقت یک بار به میان طبیعت بروید و در محیطی سبز و سرشار از آرامش قدم بزنید. گام3:وان حمام را پر از آب گرم و صابون کنی! د ، داخل وان بنشینید و تمام تنش ها را با تنفس عمیق و استراحت از خود دور کنید. گام4: هر روز به جمله های زیر و جملاتی از...
-
پایان رابطه 4 ماهه
یکشنبه 9 اسفند 1388 23:13
ظهر امروز ساعت 14:45 دقیقه، لحظه خداحافظی بود. سولماز: کتابت، دفتر خاطراتت، گلی که برام آوردی (گلی که اوائل رابطمون بهش دادم، خشک بود) من: راضی باش، من چیزایی که برات آوردم رو می خوام استفاده کنم. سولماز: چیزی نشده که، من فقط کتاب و دفترتو آوردم. اگه نخواستی اونا رو بنداز سطل آشغال. من: نمی ندازم، دوست دارم استفاده...