دلخوشی شبهای من

هر آنچه شبها ساعت 23:30 به ذهنم می آید

دلخوشی شبهای من

هر آنچه شبها ساعت 23:30 به ذهنم می آید

جدایی جدا از اون همه خوبی

فقط برای ازدواج منو می خواست. یه ذره هم منو واسه خودم نمی خواست. حاضر بود اعصابمو به خاطر ازدواج به هم بریزه. ازدواج... ازدواج... کلمه مزخرف دوره ما

رابطه بدون ازدواج بی معناست.

خداییش راستم میگه. آخه شیفته رقص من یا خوشگلی من شده که با من تا آخر بمونه؟ مگه دیوونست که برای یه عمر با من باشه ولی ازدواج به کلش نزنه؟


الان منمو یه کامپیوتر که اونم کلیداش خسته اس از بس ترق و توروق کردم. ولی هیچ وقت آخ نگفت.


بدرود زندگی با یکی دیگه.

سلام زندگی خوش مجردی....