دلخوشی شبهای من

هر آنچه شبها ساعت 23:30 به ذهنم می آید

دلخوشی شبهای من

هر آنچه شبها ساعت 23:30 به ذهنم می آید

تنها

گفت اذیتم نمی کنه. هر وقت بگم از زندگیم میره بیرون. ولی دروغ بود. الکی بود. اذیتم کرد. تا تونست. خوابمو پریشون کرد. اعصابمو به هم ریخت. داغونم کرد. ولی با این وجود خدا رو شکر می کنم. هزاران هزار بار. خدایا ازت ممنونم. چون نگذاشتی با این افریطه ازدواج کنم. منی که رویاهایی باهاش ساخته بودم. با زندگی باهاش. با ازدواج باهاش. ولی نشد. خوب شد که نشد. بهتر که نشد. و الا باید روزی چند بار می مردم و زنده می شدم. شکر شکر شکر فقط شکر. خدایا ازت ممنونم. بی فکری منو به یه روش خوب بهم فهموندی. خدایا دوستت دارم.


تنها با گلها ... گویم غمها را

چه کسی داند زغم هستی چه به دل دارم
به چه کس گویم شده روز من چو شب تارم
نه کسی آید ، نه کسی خواند
زِ نگاهم هرگز راز من
بشنو امشب غم پنهانم
که سخن ها گوید ساز من
تو ندانی تنها همه شب با گلها سخن دل را می گویم من
چو نسیمی آرام که وزد بر بُستان همه گلها را می بویم من
تنها با گلها ... گویم غمها را
چه کسی داند زغم هستی چه به دل دارم
به چه کس گویم شده روز من چو شب تارم
چون ابری سرگردان می گرید چشم من
در تنهایی
ای روز شادی ها کی بازآیی ؟
امشب حال مرا تو نمی دانی از چشمم غم دل تو نمیخوانی
تنها با گلها ... گویم غمها را
چه کسی داند زغم هستی چه به دل دارم
به چه کس گویم شده روز من چو شب تارم
امشب حال مرا تو نمی دانی از چشمم غم دل تو نمیخوانی ...

نظرات 1 + ارسال نظر
معراج چهارشنبه 27 مرداد 1389 ساعت 00:37 http://rapcode.blogfa.com/

سلام عزیز حالت خوبه احوالت نمیدونم ابجی بهت صدا کنم یا داداشی به من هم سر بزن من کد نویسی اهنگ میکنم وقت کردی بیا بردار بذار تو وبلاگت
ممنون میشم دوستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد