-
شب دلهره
سهشنبه 4 اسفند 1388 01:42
شبی پر از استرس! شبی پر از وحشت! شبی پر از ترس! شبی ... امشب بدجوری بهم شک وارد شد. سولماز من می خواست خودشو بکشه. کلی قرص خورده بود که بمیره. به من قبلش گفت که می خواد اینکار رو بکنه. با یه sms. با همون sms من رنگم پرید. سست شدم. فشارم افتاد پایین. آب دهنم خشک شد. تمامی تصاویری که روزهای آینده قرار بود بیفته از جلوی...
-
توحید
جمعه 29 آبان 1388 23:18
به دنبال خدا نگرد، خدا در بیابان های خالی از انسان نیست، خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست، خدا در مسیری که به تنهایی آن را سپری می کنی نیست، خدا آنجا نیست، به دنبالش نگرد. خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست. در قلبیست که برای تو می تپد، خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد، خدا...
-
سولماز من عشق من
پنجشنبه 14 آبان 1388 23:11
سولماز! عشق من ناز نکن بغض ما پایان میگیره یه روزی دست زمونه تو رو از من میگیره وقتی تنهام با تو بودن واسه من زندگیه تو رو دیدن تو رو خواستن رو کی از من میگیره عشق من قلب این عاشق با تو آروم میگیره همه ناله های من از اون نگاهت دوریه تو رو دیدن تو رو خواستن تو رو هر جا میبینم بی تو و عشق تو من همیشه تنها میمونم عشق من...
-
سولماز من
یکشنبه 3 آبان 1388 23:41
مدتی تنها بودم از اون ز که حسابی از رابطمون پشیمونم کرد به سختی جدا شدم. با سولماز آشنا شدم. کسی که کارایی می کنه که می خواستم. بیرون رفتن، پیاده روی، دست تو دست هم گاهی بوسه فقط همین. چیزی که قبلی امتناع می کرد. خود سولماز میگه میدونم نمی تونیم ازدواج کنیم هر وقت بخوام ازم به راحتی جدا میشه. دختر منطقیه ولی رابطه...
-
ای ا ن بیچاره گوش کن!
چهارشنبه 25 شهریور 1388 20:17
بیا بنشین و با مردم مدارا کن گره از کار این افتادگان وا کن بترس از شعلههای زیر خاکستر بیا اندیشهی اندوه فردا کن هزاران تاج سلطانی چدو صد تخت سلیمانی فلک بستاند از دستت به آسانی که این تخت بلند جم نه بر شاهان سامانی وفا کرد و نه بر پرویز ساسانی که این رسم فلک باشد نه شاهنشاه بشناسد نه روحانی مباد آن دم که چنگیزی به...
-
پیغام گیر تلفن شاعران بزرگ
چهارشنبه 25 شهریور 1388 11:52
پیغام گیر حافظ : رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور! تا مگر بینم رخ جانانه ی خود غم مخور! بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام زآن زمان کو باز گردم خانه ی خود غم مخور ! پیغام گیر سعدی: از آوای دل انگیز تو مستم نباشم خانه و شرمنده هستم به پیغام تو خواهم گفت پاسخ فلک را گر فرصتی دادی به دستم پیغام گیر فردوسی : نمی...
-
اسیران قفس
پنجشنبه 5 شهریور 1388 17:17
این قطعه 3 دقیقه ای رو حتماً گوش کنید. فوق العاده است. داد درویشی از سر تمهید سر قلیان خویش را به مرید گفت که از دوزخ ای نکو کردار قدری آتش به روی آن بگذار بگرفت و ببُرد و باز آورد عِقد گوهر ز دُرج راز آورد گفت که در دوزخ هر چه گردیدم درکات جَحیم را دیدم هیزم و آتش و ذغال نبود اخگری بهر اشتعال نبود اخگری بهر اشتعال...
-
توبه ها را بشکنید آمد بهاران
چهارشنبه 4 شهریور 1388 23:38
عاشقان غوغا کنید... تصنیف فوق العاده از گروه مستان و همای فقط باید گفت عالیییییییییییییییییییییییی. سایت گروه مستان و همای: http://www.mastan-homay.blogfa.com/ نمونه ای از آهنگ ها: http://www.tirip.com/album/4108.htm من که کلی کیف کردم.
-
یک تماس...
جمعه 30 مرداد 1388 11:43
ز- سلام. کاری داشتی؟ م- سلام. خواستم از هم جدا شیم. ز- چی؟!!! چرا؟ چی داری میگی؟ م- می خوام از هم جدا شیم. ز- چرا؟ برای چی؟ باز نشستی فکر کردی؟ مگه منو نمی خواستی؟ م- نه. چون می خوام تموم شه. ز- خونوادت قبول نمی کنن یا خودت هم نمی خوای؟ م- خودمم نمی خوام. ز- باور نمی کنم. شوخی می کنی. م- نه جدی می گم. می خواستمت. ولی...
-
اهداف من تا چند سال بعد
جمعه 30 مرداد 1388 04:17
امشب اهدافی تو ذهنم اومد: پایان نامه رو هر چه سریعتر مقاله کنم و دفاع کنم. بطور جدی پیگیر آزمونهای زبان مثل تافل و آیلتس باشم. باز بطور جدی پیگیر آزمونهای مدارک مایکروسافت باشم. کار توی شرکت رو از حالت تمرکز روی یک پروژه ساده دربیارم و روی کارها و پروژه های بزرگ کار کنم. مثل مفهوم RIA در ASP.NET و Axum از مایکروسافت...
-
آلبوم آن روزها از فرید فرجاد
چهارشنبه 28 مرداد 1388 20:31
حدود 12 گیگا بایت آهنگ بدون کلام دانلود کردم که می خوام تو هر پست لینکشو بزارم. یه توضیحی هم واسه هر کدوم بنویسم. اولی که الان دارم گوش میدم آلبوم " آن روزها " از " فرید فرجاد " هست. ویولون فوق العاده ای میزنه. به همراه پیانو. در ضمن برام جالب بود برای پیدا کردن رمز فایلها یه سایتی این آلبوم ها رو...
-
شبی با تن خسته
سهشنبه 27 مرداد 1388 11:42
چه حالی داد دیشب استخر رفتن. سونا جکوزی. همه چی. مشت و مال. اومدم خونه به زور می تونستم حرف بزنم. با خودم قرار گذاشتم هر هفته برم. واجبه. برنامه نویسی روز بعد از اون یه حال دیگه داره. الان از خواب بیدار شدم. تنم هنوز خسته است. ولی حس می کنم یه سری ماهیچه ها که تا حالا هیچ حرکتی نداشته حسابی حالشون جا اومده. جالب اینه...
-
امروز من و کار رو به جلوی cms
یکشنبه 25 مرداد 1388 22:44
صبح از دانشگاه زنگ زدن گفتن سایت رو که دچار مشکل شده بود چقد می گیرم درستش کنم. منم گفتم هروقت درست شد راجه به پول صحبت می کنیم. خوشبختانه از 11.5 که نشستم پاش تا دو نیم ظهر تموم شد. خیلی ساده تر از اونچه که فکر می کردم درست شد. امروز ظهر که رفتم شرکت به سرعت تونستم کارای عقب افتاده cms رو انجام بدم. فایل منجر اضافه...
-
اینم از تمپلیت
یکشنبه 25 مرداد 1388 04:54
بالاخره بعد از کلی ور رفتن به تمپلیت وبلاگ تونستم خوشگلش کنم. تو فکرم اگه بتونم رنگهای دیگه ای از این تمپلیت بسازم. فکر کنم باحال بشه. امیدوارم که بتونم تو این وبلاگ خوب بنویسم. به امید حق. میرم بخوابم.
-
هستی از اوست
یکشنبه 25 مرداد 1388 00:45
روزها با سکوت من می گذرد. با کوله باری از حرف که دارم و کسی را ندارم که با او بگویم. اینجا جای گفتن آنهاست. شاید کسی پیدا شد که به درد دلم گوش کند. همش ولی درد دل نیست گاهی اییییی، چیزای به درد بخور واسه آقایون و خانوما، علاقمندا به هنر، مهمتر از همه برنامه نویساااا میگم.