گفت از آخرین باری که.....
منم گفتم:
- آخرین باری که حس کردم دارم خوشبخت میشم فهمیدم بدبخت ترین آدم روی زمینم
- آخرین باری که از خدا یادم رفت فهمیدم چقدر خدا با منه
- آخرین باری که گریه کردم فهمیدم برای مرد مشکلات بزرگتری هم وجود داره
- آخرین باری که مزه عشق رو چشیدم فهمیدم چیز بی خودیه
- آخرین باری که آهنگ غمگین گوش دادم ولی فهمیدم همین غم من رو بیشتر دوست داره که همیشه با منه
- آخرین باری که تو بارون راه رفتم فهمیدم چقدر دیونه ام که چتر برنداشتم
- آخرین باری که به سرم زد برم حرم فهمیدم خدا همینجاست کجا برم
- آخرین باری که روزه سکوت گرفتم فهمیدم حرفهای زیادی خیلی میزدم قبلا
- آخرین باری که احساس کردم دپرسم فهمیدم به خاطر عدم تحرکه از اون بار تا الان چندین بار دپرس شدم
- هر باری که دلم سوخت آب سردی ریخته شد روی دلم که بتونه باز هم بسوزه
- آخرین باری که آرزوی مرگ در تاریکترین نقطه شب کردم صبح که بیدار شدم قهمیدم چه غلطی می خواستم بکنم
- آخرین باری که ریده شد به حالم وقتی بود که شنیدم دوست دخترم که دوستش داشتم می خواسته خودشو بکشه
دیگه پیش من از آخرین بارهات نگی