دلخوشی شبهای من

هر آنچه شبها ساعت 23:30 به ذهنم می آید

دلخوشی شبهای من

هر آنچه شبها ساعت 23:30 به ذهنم می آید

بالاخره مصونیت یا محدودیت؟

شما یه آجرُ وردار بپیچ تو کیسه نایلون سیاه، بذار بالای یخچال، به بقیه هم بگو بش دست نزنن و سراغش نرن. تا خود صبح همه انگولکش می‌کنن ببینن توش چیه"

[راننده‌ی تاکسی در تبیین حجاب - امروز - واقعی]

خودرو زندگی

منم نشسته در خودرویی که با سرعتی گاه آرام و گاه تند و گاه ایستاده

در جاده ای یکطرفه تا بینهایت 

ظرف عسلی در دستم که می خورم که گاه از شیرینی به تلخی می گراید

مناظر سمت راست جاده قشنگ و زیبا

مناظر سمت چپ جاده بایر و زشت و پر از آشغال

سی دی های آهنگ ماشین آهنگ های جالبی دارن 

یکی قشنگ یکی زشت یکی پر تحرک یکی ملایم یکی بدون کلام و ...

آینه های ماشین شفاف که پشت سر رو ببینم



من در جاده زندگی

همسفر دوست داشتنی ام ظرف عسل

آهنگ ها همان انسان های اطراف من

آینه ها گذشته ام را نشان می دهند

موقع افسردگی پیاده می شم

موقع سرخوشی با هر آهنگی می گازونم عسل هم برام خوشمزه است

پیچ های جاده نمی ذاره آینده رو ببینم



می خوام جاده رو خودم بسازم

مستقیم و امن با آسمان صاف

هر دو بر جاده گلهای خوشبو

ماشینم هیچوقت واینسته حتی اگه حواسم به جاده نباشه


دیگه همین ...



آخرین باری که...

گفت از آخرین باری که.....


‫منم گفتم:


  •  آخرین باری که حس کردم دارم خوشبخت میشم فهمیدم بدبخت ترین آدم روی زمینم
  •  ‫آخرین باری که از خدا یادم رفت فهمیدم چقدر خدا با منه
  •  ‫آخرین باری که گریه کردم فهمیدم برای مرد مشکلات بزرگتری هم وجود داره
  •  ‫آخرین باری که مزه عشق رو چشیدم فهمیدم چیز بی خودیه
  •  ‫آخرین باری که آهنگ غمگین گوش دادم ولی فهمیدم همین غم من رو بیشتر دوست داره که همیشه با منه
  •  ‫آخرین باری که تو بارون راه رفتم فهمیدم چقدر دیونه ام که چتر برنداشتم
  •  ‫آخرین باری که به سرم زد برم حرم فهمیدم خدا همینجاست کجا برم
  •  ‫آخرین باری که روزه سکوت گرفتم فهمیدم حرفهای زیادی خیلی میزدم قبلا
  •  ‫آخرین باری که احساس کردم دپرسم فهمیدم به خاطر عدم تحرکه از اون بار تا الان چندین بار دپرس شدم
  •  ‫هر باری که دلم سوخت آب سردی ریخته شد روی دلم که بتونه باز هم بسوزه
  •  ‫آخرین باری که آرزوی مرگ در تاریکترین نقطه شب کردم صبح که بیدار شدم قهمیدم چه غلطی می خواستم بکنم
  •  ‫آخرین باری که ریده شد به حالم وقتی بود که شنیدم دوست دخترم  که دوستش داشتم می خواسته خودشو بکشه


 ‫دیگه پیش من از آخرین بارهات نگی