گفت اذیتم نمی کنه. هر وقت بگم از زندگیم میره بیرون. ولی دروغ بود. الکی بود. اذیتم کرد. تا تونست. خوابمو پریشون کرد. اعصابمو به هم ریخت. داغونم کرد. ولی با این وجود خدا رو شکر می کنم. هزاران هزار بار. خدایا ازت ممنونم. چون نگذاشتی با این افریطه ازدواج کنم. منی که رویاهایی باهاش ساخته بودم. با زندگی باهاش. با ازدواج باهاش. ولی نشد. خوب شد که نشد. بهتر که نشد. و الا باید روزی چند بار می مردم و زنده می شدم. شکر شکر شکر فقط شکر. خدایا ازت ممنونم. بی فکری منو به یه روش خوب بهم فهموندی. خدایا دوستت دارم.
تنها با گلها ... گویم غمها را
چه کسی داند زغم هستی چه به دل دارم
به چه کس گویم شده روز من چو شب تارم
نه کسی آید ، نه کسی خواند
زِ نگاهم هرگز راز من
بشنو امشب غم پنهانم
که سخن ها گوید ساز من
تو ندانی تنها همه شب با گلها سخن دل را می گویم من
چو نسیمی آرام که وزد بر بُستان همه گلها را می بویم من
تنها با گلها ... گویم غمها را
چه کسی داند زغم هستی چه به دل دارم
به چه کس گویم شده روز من چو شب تارم
چون ابری سرگردان می گرید چشم من
در تنهایی
ای روز شادی ها کی بازآیی ؟
امشب حال مرا تو نمی دانی از چشمم غم دل تو نمیخوانی
تنها با گلها ... گویم غمها را
چه کسی داند زغم هستی چه به دل دارم
به چه کس گویم شده روز من چو شب تارم
امشب حال مرا تو نمی دانی از چشمم غم دل تو نمیخوانی ...
فقط برای ازدواج منو می خواست. یه ذره هم منو واسه خودم نمی خواست. حاضر بود اعصابمو به خاطر ازدواج به هم بریزه. ازدواج... ازدواج... کلمه مزخرف دوره ما
رابطه بدون ازدواج بی معناست.
خداییش راستم میگه. آخه شیفته رقص من یا خوشگلی من شده که با من تا آخر بمونه؟ مگه دیوونست که برای یه عمر با من باشه ولی ازدواج به کلش نزنه؟
الان منمو یه کامپیوتر که اونم کلیداش خسته اس از بس ترق و توروق کردم. ولی هیچ وقت آخ نگفت.
بدرود زندگی با یکی دیگه.
سلام زندگی خوش مجردی....